به گزارش آهام ایران؛ مجید جلیلی، معتقد است یکی از ویژگیهای مثبت و ارزنده کتاب باز آفرینی یک صنعت، تلاش آن برای ایجاد یک ادبیات علمی برای بررسی و تحلیل یک رشته فعالیت صنعتی است. وی معتقد است که یکی از پاشنههای آشیل صنعت لوازم خانگی ایران، حلقه قطعهسازی است، چرا که متناسب با بخش تولید و مونتاژ توسعه نیافته است و میگوید:
مختصری درخصوص چگونگی تدوین کتاب بازآفرینی یک صنعت توضیح دهید. جای خالی این کتاب در صنعت چقدر احساس میشد؟
شروع تدوین کتاب بازآفرینی یک صنعت با پیشنهاد و حمایت جناب آقای مهندس محسن خلیلی عراقی آغاز شد و بواسطه دغدغه ایشان مبنی بر تبیین چالشهای صنعت لوازم خانگی و تدوین مسیر توسعه آن، موضوع تدوین این کتاب در دستور کار نویسندگان قرار گرفت. اگر نگاهی سیستماتیک به فرآیند حل یک مسئله بیاندازیم، باید بپذیریم که بدون شناخت و تحلیل دقیق صورت مسئله، ارائه راهحل برای آن غیرممکن است. جمله معروفی هست که عنوان میکند که فهمیدن صورت مسئله خود برابر با نیمی از راهحل است. متاسفانه اغلب برنامههای سیاستی در کشور به صورت مسئله نگاه تک بعدی دارند و یا در صورت ورود از زوایای مختلف، باز هم برخی از ابعاد مسئله را واکاوی نمیکنند و بدون شناخت دقیق علل و عوامل چالشها سعی در ارائه راه حل دارند. این امر سبب میشود که با وجود صرف زمان و هزینه زیاد برای بسیاری از این برنامهها، دستاوردهای ملموس و عملیاتی در سطح صنعت مشاهده نگردد. این امر نویسندگان را بر آن داشت که به منظور ارائه یک برنامه راهبردی برای توسعه صنعت لوازم خانگی، نخست تمرکز خود را بر مشکلات و چالشهای این صنعت و حتی سیر تکوینی تاریخی آن قرار دهند تا جوانب و زوایای مختلف این صنعت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. از این رو به عقیده بنده، رویه و چارچوب تعریف شده در این کتاب برای تحلیل صورت مسئله و ارائه راهحل آن میتواند به عنوان الگویی کاربردی در سایر رشته فعالیتهای صنعتی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
وجود این مجلد، چه کمکی به ارتقا کمی و کیفی صنعت لوازم خانگی میتواند کند؟
یکی از ویژگیهای مثبت و ارزنده کتاب حاضر، تلاش آن در ایجاد یک ادبیات علمی برای بررسی و تحلیل یک رشته فعالیت صنعتی است. محتوای کتاب نیز به گونهای تهیه شده که ابعاد و مولفههای حاکم بر فضای کسبوکار صنعت لوازم خانگی در چارچوب و سازوکاری نظاممند واکاوی و تحلیل شوند. از این رو این کتاب آینهای جامع از محیط کسبوکار صنعت لوازم خانگی، عملکرد این رشته فعالیت، دستاوردهای آن، چالشها و معضلات و اهداف و راهبردها ارائه میکند. توجه به خروجیهای این کتاب که هم از طریق مطالعات کتابخانهای و هم مطالعات میدانی نظیر مصاحبه با خبرگان و فعالان صنعت لوازم خانگی تهیه شده، میتواند تسهیلکننده مسیر توسعه توان رقابتی صنعت لوازم خانگی باشد.
با توجه به اهمیت قطعهسازی در صنعت لوازم خانگی، آیا این اثر علمی و پژوهشی در این بخش اهتمامی داشته است؟
در طبقهبندی صورت گرفته در کتاب، لوازم خانگی به سه دسته لوازم خانگی انرژیبر (وسایل گرمایشی، سرمایشی، لوازم خانکی کوچک برقی و گازی و …)، لوازم خانگی غیرانرژیبر (ظروف آشپزخانه و ….) و قطعهسازی (الکتریکی، مکانیکی و الکترومکانیکی) تقسیم شده است. در بررسی چالشهای هر بخش نیز موضوع نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدها به تفکیک ارائه شده است و در تبیبن مسیر توسعه این صنعت نیز جایگاه صنعت قطعهسازی به طور مشخص دیده شده است. به عقیده بنده، یکی از پاشنههای آشیل صنعت لوازم خانگی، حلقه قطعهسازی آن است که متناسب با بخش تولید و مونتاژ توسعه نیافته است. از این رو در کتاب نگاه ویژه و مجزایی به این بخش از صنعت لوازم خانگی شده است.
آیا این کتاب ناظر بر مقوله فناوری و نوآوری شرکتهای دانش بنیان و فناورانه بوده است؟
فصل هفتم کتاب به موضوع فناوری در صنعت لوازم خانگی پرداخته و در کنار بررسی فناوریهای حال حاضر در این صنعت، چشمانداز توسعه فناوریهای نوین در این صنعت را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. از این رو شرکتهای دانشبنیان و فناورانه ای که تمایل به حضور و فعالیت در صنعت لوازم خانگی دارند نیز میتوانند از مطالب این کتاب خصوصا فصل هفتم آن بهرهمند شوند.
تحلیل شما از محیط کسبوکار صنعت لوازم خانگی به عنوان دومین صنعت پیشران کشور چیست؟
سابقه صنعت لوازم خانگی در کشور موجب شده که این صنعت از نظر منابع انسانی خصوصا صنعتگران و کارآفرینان با تجربه از جمله صنایع برتر کشور باشد. به عقیده بنده محیط کسبوکار هر صنعت را نخست باید از دید فرصتها و مزیتهای پیش روی صنعت مورد بررسی قرار داد. در حال حاضر صنعت لوازم خانگی از دو مزیت بالقوه بهرهبرداری میکند. مزیت نخست فشار کمتر ناشی از هزینههای نیروی انسانی در این صنعت در مقایسه با رقبای خارجی آن است و مزیت دوم نیز بازار نسبتا بزرگ داخلی است که میتواند به عنوان یک پنجره فرصت توسعه توان رقابتی در این صنعت از آن بهرهبرداری شود. البته مزیت منابع اولیه در کشور نظیر انواع مواد فلزی و پلیمری هم قابل توجه است، اما در کنار این فرصتها و مزیتها چالشهای جدی نیز پیش روی این صنعت قرار دارد که به عقیده بنده مهمترین آن بسندگی فعالیت این صنعت به بازار داخل است که میتواند نهایتا این صنعت را گرفتار چالشهای رقابتپذیری کند که در حال حاضر در صنعت خودروسازی کشور مشاهده میکنیم. موضوع دوم نیز اهمیت رعایت صرفههای مقیاس و تنوع و همچنین توسعه فناوری و نوآوری است که در حال حاضر در صنعت لوازم خانگی به عنوان یک صنعت ساخت محور کمرنگ است. هرچند بازار نسبتا انحصاری داخل، تولید در تیراژ پایین را برای بسیاری از تولیدکنندگان اقتصادی کرده است، اما باید این مهم موردتوجه باشد که با کوچکترین شوک محیطی نظیر بازشدن دربهای واردات و کنترل نرخ ارز، این دسته از تولیدکنندگان قادر به رقابت با محصولات نوآور خارجی نخواهند بود.
شما جایگاه انجمن ملی صنایع لوازم خانگی را در راستای افزایش جایگاه این صنعت چگونه ارزیابی میکنید؟
انجمن لوازم خانگی بدون شک نقش حیاتی در توسعه جایگاه صنعت لوازم خانگی دارد. این انجمن باید تلاش کند تا چالشها و مشکلات پیش روی صنعت لوازم خانگی را شناسایی، فرمولبندی و تحلیل کند و تصمیمسازی لازم را برای تصمیمگیران در بدنه صنعت و بخش دولت ایجاد نماید. یکی دیگر از موضوعاتی که به نظر بنده لازم است انجمن لوازم خانگی در راستای آن بکوشد، بازسازی ساختار صنعت لوازم خانگی و توسعه الگوهای تولید دست جمعی در این صنعت است تا ضمن بهبود صرفههای مقیاس و تنوع، سرمایهگذاری فعالان این صنعت بر برخی از موضوعات که گاها دیربازدهتر هستند نظر نوآوری و توسعه فناوری، نظام توزیع محصولات، خدمات پس از فروش و …. اقتصادیتر و کم هزینهتر شود. کارکرد دیگر انجمن لوازم خانگی تهیه یک سامانه شفاف از اطلاعات و دادههای موردنیاز فعالان این صنعت چه در بازار داخلی و چه در بازارهای بینالمللی است؛ این دادهها در کنار مشاورههای تخصصی انجمن، مسیر توسعه بازار این صنعت خصوصا در بازارهای بینالمللی را تسهیل میکند.