به گزارش آهام ایران، دادههای جمعآوری شده در این گزارش نشان میدهد که تنها ۵ درصد از ۳۰۰ مدیرعاملی که در بیش از ۲۷ رشتۀ صنعتی فعالیت میکنند، به رونق اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ خوشبین هستند؛ در حالی که این متغیر برای سال ۱۴۰۱ حدود ۳۷ درصد بوده است. در این میان مانند سال گذشته عدم ثبات سیاسی و اقتصادی دغدغۀ اصلی مدیرانعامل بوده است. مشروح این گزارش که از سوی شرکت مشاوره مدیریات ایلیا و روزنامه دنیای اقتصاد تهیه شده را در ادامه میخوانید.
مدیرانعامل، نگرانیها و سالی که گذشت
در پیمایش حاضر مواردی از جمله عملکرد مالی، نگرانیهای مرتبط با محیط کسب و کار و توسعۀ فناوری مورد بررسی قرار گرفته است. اگر بخواهیم موضوع را با بررسی برخی از مصادیق نگرانی مدیرانعامل شروع کنیم به یک لیست با گزینههایی مشخص برخواهیم خورد؛ عدم ثبات سیاسی، کمبود نقدینگی و عملکرد مالی از جملۀ موارد این لیست است.
بر همین اساس ۸۱ درصد از مدیرانعامل، عدم ثبات در ابعاد سیاسی و اقتصادی کشور را بزرگترین دغدغۀ خود میدانند. کمبود نقدینگی برای رشد سازمان از دیگر معضلاتی است که ۴۶ درصد از مدیرانعامل با آن روبرو هستند. از سویی دیگر ۳۶ درصد از مدیرانعامل نگران عدم ثبات در قوانین و مقررات دولتی هستند و ۳۳ درصد نیز دغدغۀ حفظ انگیزۀ همکاران خود در شرایط حاضر را دارند.
مقایسۀ آمار امسال و سال گذشته نشان میدهد که همچنان عدم ثبات اقتصادی و سیاسی نگرانی اصلی مدیرانعامل است. همچنین کمبود نقدینگی که امسال جایگاه دوم نگرانی مدیرانعامل را دارد، برای پیشبینی سال ۱۴۰۱ سومین دغدغۀ مدیرانعامل بود. با این حال شدت دغدغه برای کمبود نیروی متخصص و توانمند، نسبت به سال گذشته کاهش معناداری یافته است.
در این شرایط سیاستهای مدیریتی و کاهش هزینه، نحوۀ ارائه خدمات یا محصولات جدید و نحوۀ استفاده از ظرفیت تسهیلات مالی صندوقها و نهادهای مالی و بانکی از جمله دغدغههای مدیران خواهد بود.
عملکرد مالی در سال ۱۴۰۱ چگونه بود؟
این گزارش اعلام دادههای خود را با وضعیت رشد مالی شرکتها ادامه می دهد. در این زمینه بد نیست نگاهی داشته باشیم به وضعیت یک سال پیش در همین موقع؛ مطابق گزارش سال گذشته، جامعۀ مدیرانعامل مورد بررسی در مورد عملکرد مالی خود ۷۰ درصد رشد نسبی یا زیاد را اعلام کرده بودند. این مدیران در همان زمان و در خصوص پیشبینی عملکرد شرکت برای سال ۱۴۰۱ نیز اظهار امیدواری ۷۳ درصدی نسبت به رشد نسبی یا زیاد در مجموعۀ تحت مدیریتشان داشتند.
اما برای امسال وضعیت به چه صورت بوده است؟ بر اساس آنچه از نظرسنجی ۳۰۰ مدیرعامل حاصل شده است، ۴۷ درصد از این مدیران به رشد عملکرد مالی سازمان خود در سال ۱۴۰۲ امیدوار هستند و رشد نسبی یا زیاد را برای بنگاه پیشبینی کردهاند.
البته در آن روی دیگر سکه و نزدیک به همین میزان، یعنی ۴۰ درصد از مدیران مشارکت کننده در پیمایش حاضر، افتی نسبی یا زیاد را برای عملکرد مالی سازمان خود در سال آینده پیشبینی کردهاند. در این میان، ۱۳ درصد از مدیرانعامل هم هیچگونه تغییر ملموسی در عملکرد مالی سازمان خود برای سال ۱۴۰۲ متصور نشدهاند.
همچنین تحلیل نتایج نشان میدهد ۴۰ درصد از مدیران، رشد مالی نسبی یا زیاد را در سال ۱۴۰۱ تجربه کردهاند و ۱۲ درصد از مدیران مشارکتکننده در این پیمایش، تفاوتی در عملکرد مالی سازمان خود مشاهده نکردهاند.
البته در خصوص میزان رشد، به خصوص رشد بیشتر از میزان تورم، باید به این نکته اذعان کرد که دادهای در این پژوهش جمعآوری نشده است. با این حال تنها ۱۰ درصد از مدیرانعامل میزان رشد مالی زیاد در سال ۱۴۰۱ را گزارش کردهاند.
پیش بینی رکود برای سال جدید
نزدیک به نیمی از مدیرانعامل مشارکتکننده در پیمایش حاضر، رکودی زیاد را برای سال ۱۴۰۲ پیشبینی کردهاند. همچنین حدود ۴۰ درصد از مدیران بر این باورند که اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۲ شاهد رکود نسبی خواهد بود؛ در این بین تنها ۵ درصد رونق نسبی را پیشبینی کردهاند.
شایان ذکر است که هیچ کدام از مدیرانعامل مشارکتکننده، رونق زیاد را برای وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ انتخاب نکردهاند. مقایسۀ این آمار با دادههای سال گذشته نشان میدهد که مدیرانعامل نسبت به سال ۱۴۰۱ خوشبینتر بودند و به رونق در سال ۱۴۰۲ چندان خوشبین نیستند.
افزایش ۱۵ درصدی استرس
اگر کمی از متغیرهای کلان اقتصادی فاصله بگیریم، فعالیت روزمرۀ مدیران نیز تحت تأثیر نوسانات اقتصادی قرار گرفته است. به دلیل سنگینی کار و مسئولیت زیاد، شغل مدیرانعامل در اغلب رتبهبندیها در زمرۀ مشاغل پراسترس قرار میگیرد. مدیرانعامل به صورت روزانه تصمیمات متعددی را برای رفع چالشهای موجود در کسبوکار خود اتخاذ میکنند که این تصمیمها غالباً دارای تأثیرات جدی بر زندگی افراد و آیندۀ کسبوکار هستند.
در میان ۳۰۰ مدیر عامل حاضر در این پیمایش، بیش از نیمی از مدیرانعامل به صورت روزانه و هفتگی با استرس زیادی مواجه هستند. همچنین تعداد مدیرانی که ماهانه دچار استرس میشوند، قابل چشمپوشی نیست. ۲۲ درصد از مدیرانعامل اذعان کردهاند که یک الی دوبار در ماه با استرس شدید مواجه شدهاند.
از سوی دیگر تنها ۳ درصد مدیرانعامل را شاهد هستیم که بدون استرس زندگی میکنند و ۱۰ درصد نیز فقط یکی دو بار در سال با استرس شدید مواجه میشوند.
تعادل در کار و زندگی مدیرانعامل؛ حدود ۳۴ درصد
ممکن است اغلب از خود پرسیده باشیم که آیا برای زندگی، کار میکنیم یا برای کار، زندگی میکنیم؟ این سؤال در ذهن مدیرانعامل از اهمیت کمی برخودار است. اگرچه ارتباط کار، زندگی و تبادلات میان آنها همواره یکی از چالشهای مدیران پرمشغله بوده و هست، اما دغدغههای متعدد باعث شده حفظ تعادل کار و زندگی برای مدیرانعامل کمرنگ شود.
تحلیل نتایج نشان میدهد که تنها ۷ درصد از مدیرانعامل از تعادلی کامل میان کار و زندگی برخوردار هستند. همچنین ۲۷ درصد بر این باورند که موفق شدهاند توازن مناسبی بین کار و زندگی شخصی خود ایجاد کنند. در حالی که ۲۰ درصد مدیرانعامل اشاره به عدم برقراری مناسب این تعادل در زندگی خود دارند.
۲ ساعت به ازای هر روز؛ متوسط زمان حضور در شبکههای اجتماعی
برای مدیرانعامل بهرهگیری از رسانههای اجتماعی به یک ضرورت تبدیل شده است زیرا به واسطۀ این روش ارتباطی مستقیم با مخاطبان و ذینفعان مختلف کسبوکار در ارتباط هستند.
فارغ از متغیرهایی همچون سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل، استفاده از رسانههای اجتماعی در میان مدیران ایرانی کاملاً فراگیر است و تقریباً همۀ مدیرانعامل پاسخدهنده به این پرسش بیش از ۹۸ درصد از رسانههای اجتماعی بهعنوان پیامرسان یا شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
بهطور متوسط مدیرانعامل ۲ ساعت در روز را در شبکههای اجتماعی صرف میکنند و در میان پلتفرمهای مختلف، واتساپ، اینستاگرام و تلگرام بیشترین کاربری را دارند.
منابع اطلاعاتی و خبری غیررسمی در صدر منابع خبری مدیرانعامل
۶۴ درصد از مدیرانعامل در پاسخ به این سؤال که «برای تصمیمگیری به دادههای کدام منابع اطلاعاتی و خبری تکیه میکنید؟» رسانههای غیررسمی را انتخاب کردهاند.
همچنین نتایج نشان میدهد که ۱۳درصد از مدیرانعامل نیز عمدتاً از منابع رسمی همچون گزارشهای صداوسیما و بیانیههای دولتی جهت کسب اطلاعات استفاده میکنند.
۴۲ درصد از مدیرانعامل از هیچ نوع خدمات منظم حرفهای استفاده نمیکنند
مدیرانعامل از روشها و خدمات مختلفی برای توسعۀ فردی و رشد کسبوکاری خود بهره میبرند. بهرهگیری از مشاور کسبوکار(کوچینگ)، استفاده از خدمات ورزشی و تناسب اندام، خدمات روانشناسی و مشاور سلامت و تغذیه از موضوعاتی هستند که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
حدود ۲۰ درصد از مدیرانعامل در حال حاضر از خدمات مشاور کسبوکار در حوزههای مختلف استفاده میکنند. همچنین ۱۷درصد از مدیرانعامل برای خود مراقبتی از خدمات ورزشی منظم بهره میبرند. به علاوه ۱۰درصد از مدیرانعامل از خدمات تخصصی سلامت مانند روانشناس و روانکاو بهرهمند هستند. شایان ذکر است که استفاده از مشاورۀ فردی، مشاور سلامت و تغذیه در میان مدیران رواج چندانی ندارد.
این نکتۀ قابل توجه را نباید از نظر دور دانست که حدود ۴۲ درصد از مدیران حاضر در این پیمایش از هیچیک از خدمات حرفهای رایج به صورت منظم استفاده نمیکنند.
وضعیت پیادهسازی تحول دیجیتال در سازمان
اما در بخش پایانی این گزارش نگاهی به تحول دیجیتالی در سازمان صورت گرفته است. هدف از تحول دیجیتال، تنها دیجیتالی کردن سازمان نیست؛ بلکه هدف خلق ارزش برای کسبوکار از طریق پیادهسازی تحول دیجیتال است. برای این خلق ارزش، سازمان به نقشۀ راه نیاز دارد. در این راستا، ۲۱ درصد از مدیرانعامل اذعان کردهاند که علاوه بر اجرای تحول دیجیتال مبتنی بر استراتژی از پیش تعیین شده، ارزشهای حاصل از پیادهسازی را نیز شناسایی و تحلیل کردهاند.
۲۶ درصد از مدیرانعامل نقشۀ راه تحول دیجیتال برای سازمان خود را تدوین کرده و در راستای این نقشۀ راه تدوین شده اقداماتی نظاممند انجام دادهاند.
در این میان ۳۱ درصد از مدیرانعامل بیان کردهاند که در راستای پیادهسازی تحول دیجیتال اقداماتی به صورت غیرنظاممند انجام دادهاند. در واقع این دسته از مدیرانعامل، نقشۀ راهی تدوین نکردهاند. با این حال ۵ درصد از مدیرانعامل بر این باورند که کسبوکارشان نیازی به پیادهسازی تحول دیجیتال ندارد.
آیندهای که به پیادهسازی تحول دیجیتال گره خورده است
در ادامۀ نگاه مدیران به پیادهسازی تحول دیجیتال در سازمان باید اشاره کرد که ۶۷ درصد از آنان بر این باورند که آیندۀ سازمان تا حد زیادی وابسته به تحول دیجیتال است. البته در سوی دیگر این سکه ۹درصد از مدیرانعامل را شاهد هستیم که معتقدند آیندۀ سازمان آنها به تحول دیجیتال وابستگی کم یا بسیار کمی خواهد داشت.
البته نباید این نکته را از ذهن دور نگه داشت که آگاهی از سطح فعلی بلوغ دیجیتال سازمان نیازمند ارزیابی و سنجش ابعاد مختلف سازمان است. بر اساس نتایج پرسشنامه، از بین ۳۰۰ مدیرعامل شرکتهای مختلف شرکتکننده در این پیمایش ۵۱ درصد از مدیرانعامل به صورت کیفی سطح بلوغ دیجیتال سازمان خود را سنجیدهاند.
در ادامۀ همین نتایج باید اشاره کرد که ۳۷درصد از مدیرانعامل، سازمان خود را به صورت دقیق و به صورت کمی ارزیابی کردهاند و ۱۲درصد از مدیرانعامل از سطح بلوغ دیجیتال سازمان خود اطلاعی ندارند.
هوش مصنوعی در صدر فناوریهای تحول آفرین
بهرهمندی از فناوریهای تحولآفرین فارغ از اندازه و قدمت سازمان مزایای متعددی برای آن به همراه دارد. در همین راستا از مدیرانعامل سوال شد «در آینده از کدام یک از فناوریهای تحولآفرین استفاده خواهند کرد؟»
تحلیل نتایج نشان میدهد که ۶۱ درصد از مدیرانعامل از هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوریهای تحول آفرین در سازمان خود استفاده خواهند کرد. یکی از دلایل این امر را میتوان به کاربردهای گسترده هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به دلیل جریانهای گسترده تولید لحظهای حجم زیادی از دادهها از منابع مختلف نسبت داد.
پس از هوش مصنوعی، مدیرانعامل به اینترنت اشیا و اینترنت نسل پنجم گرایش بیشتری خواهند داشت و از مزایای این فناوریها بهره خواهند برد. محبوبیت و کاربرد فناوریهایی مانند واقعیت افزوده و مجازی و پرینتر سه بعدی نیز به سرعت در حال گسترش است.
تحول مدل کسب و کار؛ مهمترین اولویت مدیرانعامل در عصر دیجیتال
حال که به تحولات آتی دیجیتال بهویژه هوش مصنوعی اشاره شد، این نکته را نباید از قلم انداخت که در پیادهسازی تحول دیجیتال، ابعاد مختلف سازمان دچار تغییراتی میشوند؛ در میان این ابعاد، میتوان به مدل کسبوکار و فرایندهای آن اشاره کرد.
بر اساس نتایج این پیمایش، ۴۱ درصد از مدیرانعامل معتقدند که تغییر در مدل کسبوکار مهمترین اولویت برای پیادهسازی تحول دیجیتال است. پس از آن، فرایندهای کسبوکار اولویت دوم مدیرانعامل جهت اعمال تغییرات لازم است و تنها ۶درصد از مدیرانعامل بر ارتقای تجربه کارکنان متمرکز هستند.
دو مانع اصلی پیادهسازی موفقیتآمیز تحول دیجیتال
اگرچه در پیادهسازی تحول دیجیتال، موارد مختلفی مانند تدوین استراتژی و نقشه راه بایستی در نظر گرفته شود اما سازمان برای اجرای موفقتآمیز هر آنچه تدوین کرده است به فرهنگ قوی و مشترک نیاز دارد.
نزدیک به نیمی از مدیرانعامل اذعان کردهاند که گلوگاه اصلی آنها در پیادهسازی تحول دیجیتال، فرهنگ سازمانی است. در ادامه، ۳۳ درصد بر این باورند که فناوری، دیگر گلوگاه مهم در اجرای تحول دیجیتال در سازمان است. در میان چالشها و موانع، امنیت و اکوسیستم اهمیت کمتری در دیدگاه مدیرانعامل دارند.
در حقیقت با اینکه نیمی از مدیرانعامل با اقتضائات عصر دیجیتال آشنا هستند و از هر سه نفر، دو مدیرعامل معتقدند که آینده سازمانشان تا حد زیادی وابسته به پیادهسازی تحول دیجیتال است، اما در عمل موضوعات مرتبط با تحولات فناوری، دغدغه یکی مانده به آخر مدیرانعامل است! گویی همه میدانند مهم است ولی کسی به آن فکر نمیکند.
نکتۀ پایانی
در پایان، دادهها به روشنی نشان میدهند که کسبوکارها اکنون در محیطی مبهم، پیچیده و پرچالش در حال گذراندن امور (بیشتر جاری) خود هستند. گواه این امر جامعۀ ۶۵ درصدی مدیرانعاملی است که اذعان کردهاند تمرکز آنان در سال جاری بر مسائل روزمره بوده و تنها ۲۰٪ از اهداف غیرمالی همچون توسعه زیرساختها، سرمایهگذاری جدید و تغییر ساختار را توانستهاند محقق کنند.
این دادهها از طرفی دشواری آیندهنگری و برنامهریزی برای آینده را نشان میدهند و از سویی دیگر بر این نکته تأکید دارند که اگر سازمانها بتوانند با روشهایی مانند تغییر ساختار هزینه، ایجاد درآمدهای پایدار و افزایش سودآوری، ظرفیتسازی خود را برای آینده بیشتر کنند در بازی بلندمدت برنده خواهند بود.
به عبارت دیگر مدیرانعامل درگیر این پارادوکس دشوار هستند که «چگونه عملیات جاری را با حفظ کیفیت و رقابتپذیری به پیش ببریم و در عین حال برای آینده ظرفیتسازی کنیم؟» در کنار این پرسش کلیدی که برای هر سازمانی پاسخ متفاوتی دارد، دادههای جمعآوری شده نشان میدهند مدیرانعاملی که به مراقبت فردی از خود بیشتر اهمیت میدهند، امیدواری بالاتری دارند.