*مهندس علیرضا دانیالی
*رئیس هیات مدیره انجمن صنایع لوازم خانگی ایران
بهتازگی زمزمههایی به گوش میرسد که حکایت از این دارد عدهای با ارائه استدلالهای نادرست و تعمیمهای ناروا صنعت لوازم خانگی را به صنعت خودرو تشبیه میکنند، اما دلایل روشنی وجود دارد که میتوان با استناد به آنها به ضرس قاطع اعلام کرد که مقایسه این دو صنعت، قیاس معالفارق است.
اولین دلیلی که میتوان به آن اشاره کرد، این است که صنعت لوازم خانگی ایران برخلاف صنعت خودرو تحت مالکیت بخش خصوصی قرار دارد. نگاهی به اعداد و ارقام نیز نشانگر این مطلب است که در حالیکه بخش عظیمی از بازار خودرو (شاید بتوان گفت ۹۰ درصد این بازار) در اختیار شرکتهای دولتی یا خصولتی قرار دارد، بازار لوازم خانگی میزبان ۵۰۰ تولیدکننده بخش خصوصی است که جهت جذب مصرفکنندگان ایرانی در رقابتی تنگاتنگ هر روز بر کیفیت محصولات خود میافزایند.
با این وجود باید بر این نکته تاکید کنم که ما به صنعت خودرو بهعنوان بزرگترین صنعت کشور احترام گذاشته و معتقدیم خیلی از مشکلات ما صنعتگران که در همین کشتی بزرگ اقتصاد ایران مسافرت میکنیم مشترک بوده و دردهای مشترکی وجود دارد که تنها با همکاری و مشارکت قابل حل هستند.
مطمئن هستم که مدیران و کارشناسان صنعت خودرو بهتر و بیشتر از سایرین به مشکلات و موانع آن صنعت واقفند و باید آنها برای حل مشکلات صنعت خودرو به میدان بیایند، البته مشکل و درد مشترک هر دو صنعت، مساله دخالت دستوری سیاستگذاران در بحث قیمتگذاری و شاید سیاست سرمایهگذاری دستوری در داخل و حتی کشورهای خارجی است که در جای مناسب باید توسط کارشناسان ذیربط مورد بررسی و درمان قرار گیرد.
تا به امروز در هر دو صنعت مقاومتها و تلاشهایی برای رفع مشکل سیاستگذاری دستوری دیده شده است. مصداق عینی این موضوع، پیشنهاد سازنده اخیر انجمن و دیگر تشکلها برای توقف موقت طرح شفافسازی نظام توزیع از طریق درج قیمت تولیدکننده بر روی محصولات است که با هدف حفظ آرامش بازار ارائه شد.
اما دلیل دومی که نشان میدهد در حال حاضر مسیر صنعت لوازم خانگی و خودرو جداست؛ پدیده قاچاق است که میتوان آن را اصلیترین چالش و رقیب بازار لوازم خانگی و مانع توسعه آن دانست. مشاهدات میدانی نیز حکایت از این دارد که با وجود اعلام ممنوعیت واردات لوازم خانگی ساختهشده در داخل، همه اقلام لوازم خانگی قاچاق بهوفور و بهراحتی در اختیار خریداران قرار میگیرد. برخی آمارها نشان میدهند که در حالی که ۴۰ درصد بازار لوازم خانگی مملوء از کالاهای قاچاق است، اما در صنعت خودرو قاچاق صفر است.
بنابراین، وقتی صنعت لوازم خانگی با چنین آفتی مواجه است، چنین اظهارات غیر کارشناسانه بیانصافی در حق تولیدکنندگانی تلقی میشود که در وضعیت نامطلوب اقتصاد ایران که با رکودتورمی و انواع و اقسام تحریمهای سختگیرانه مواجه است، سنگر را خالی نکرده و در مقابل مشکلات فراوان ایستادگی کردند و در شرایط تحریمهای ظالمانه و رکودتورمی و رکود کرونا نه تنها تولید و اشتغال را رها نکردند بلکه در سال ٩٩ به ٩٨ تولید را دو برابر کرده و از ٨ میلیون دستگاه به ١۶ میلیون دستگاه رساندند و این رشد در سال ١۴٠٠ نیز بهشکر خدا ادامه دارد و برای بهبود کیفیت و رضایت مشتریان اقدامات اساسی بهعمل آورده و شایسته است از همه مدیران، مهندسان و کارگران این صنعت تقدیر و تشکر شود و خدای نکرده از حمله به این صنعت پیشرو جلوگیری به عمل آید.
پیشنهادم این است که بهجای طرح چنین مباحثی که دادن یک آدرس غلط به مصرفکنندگان است، تمامی دستاندرکاران در جهت رشد و پیشرفت این صنعت به ویژه با نظرخواهی و کسب دیدگاههای تخصصی تشکلها و انجمنها گام بردارند و به حل چالشهای آن کمک رسانند تا صنعت کلان کشور منجمله صنعت پیشران لوازم خانگی کشور جان تازهای بگیرد و به مسیر خود به بهترین شکل ادامه دهد.