بیش از ۶ هزار و ۶۰۰ شرکت دانشبنیان داریم که در سال گذشته ۴۰۰ هزار نفر اشتغال مستقیم ایجاد کردهاند و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان نیز درآمد داشتهاند. ضمن اینکه یک میلیارد دلار هم صادرات داشتیم که نشان میدهد توانایی در این حوزه بسیار بالاست.
موضوع اقتصاد دانشبنیان سالهاست مورد واکاوی قرار گرفته و نهادهایی مانند معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری و به خصوص صندوق نوآوری و شکوفایی سیاستگذاریهای درستی داشتهاند که در ایجاد یک زیستبوم و اکوسیستم نوآوری در کشور موفق هم بودهاند. خوشبختانه به مقوله دانشبنیانها به صورت موردی و موضوعی نگاه نکردند و در حال حاضر شرکتهای بالغی در این زمینه داریم. حالا زمان مناسبی است که اقتصاد دانشبنیان را به حوزههای دیگر وارد کنیم و در واقع نفوذ نوآوری را در صنایع و کسبوکارهای دیگر داشته باشیم.
کسب و کارها و شرکتهای بزرگ میتوانند در همین شرکتهای دانشبنیان فعلی سرمایهگذاری کنند و با طرح نیازها و چالشها مشکلات را از میان بردارند که در این صورت شاهد اتفاق بسیار خوب و ارزشمندی خواهیم بود. نباید هرکسی خودش به صورت جزیرهای دوباره به سمت ایجاد شرکتهای دانش بنیان برود.
وقتی در هر دورهای سیاست جدیدی در قالب شعار سال مطرح میشود همه به این سمت میروند که آن مقوله را خودشان ایجاد کنند و توجهی به داشتهها ندارند. در این شرایط میتوان سهم اقتصاد دانشبنیان را در تولید ناخالص داخلی کشور افزایش داد شرکتهایی داریم که امکان صادرات دارند و محصولات باکیفیتی هم تولید میکنند اما شاید تجربه صادرات را نداشته باشند و نتوانند موفق عمل کنند. البته حمایتهایی در این زمینه وجود دارد و صادرکنندگان بزرگ و افرادی که متخصص امر هستند و امکانات دارند میتوانند به دانش بنیانها برای صادرات کمک کنند.
وضعیت فضای کسب و کار اصلا مناسب نیست و رتبه خوبی در این بخش نداریم. موانع و مشکلات مختلف، بخشنامهها و مقرراتی که به درستی تنظیم نمیشود و بازاری که رقابتی نیست و انحصار مشکلات بسیاری از کسب و کارهاست که باید تدبیری برای آن اندیشید و در اولویت قرار گیرد.
اگر دولت امکانات و عزم و اراده جدی دارد، باید تمرکز خود را برای بهبود فضای کسب و کار بگذارد تا در سال جاری شاهد رشد و شکوفایی بیشتر در حوزه کسب و کارها به خصوص دانشبنیانها باشیم یا اینکه برای دانشبنیانها چراغ سبزی تعریف کند تا در محیطهای مختلفی که قرار میگیرند حداقل راحتتر بتوانند وارد شوند و مشکلات خود را در ارتباط با سازمانهای دیگر مانند سازمان بیمه و مالیات و …. حل کنند. یعنی اگر در این حوزه فعالیت درستی داشته باشیم و از حمایتها و سیاستگذاریهای مناسب برخوردار باشیم، افراد توانمندی وجود دارند که میتوانند کسب و کارهایی را ایجاد کنندکه ارزش افزوده بالاتری هم ایجاد کند.
باید بتوانیم دانشبنیانها را در فضای کلی اقتصاد بیشتر به بازی بگیریم و سعی کنیم در حوزه صادرات سهمی در زنجیرههای ارزش جهانی قرار بگیرند. نباید فضای بسته چه در داخل کشور و چه در تعامل با کشورهای دیگر داشته باشیم.
دانشبنیانها باید با صنایع و شرکتهای دیگر در حوزههای مختلف اقتصادی تعامل داشته باشند. دنیا هم مثل ما فکر میکند و اینطور نیست که فقط از ما کالا بخرند بنابراین باید به دنبال شکل دادن ارتباطات و مشارکتهای بینالمللی اعم از مشارکت در تولید داشته باشیم.
باید شرکتهای ما در کشورهای دیگر خط تولید داشته باشند و همچنین از کشورهای دیگر سرمایه جذب کنیم و تولید مشترک در ایران داشته باشیم. ضمن اینکه به مقوله برندینگ توجه بیشتری داشته باشیم و با برندهای معروف دنیا کار کنیم تا در زنجیره ارزش جهانی قرار بگیریم. وقتی از حالت ایزوله خارج شویم و بتوانیم اقتصاد دانشبنیان را توسعه دهیم آن وقت میتوان به راحتی اقتصاد را از وابستگی به نفت رها کنیم.