جامساز با بیان اینکه همتی می گوید که سود شرکت های بورسی نسبت به دوره پیشین ۵۰ درصد کاهش یافته است، گفت: این بیان از سوی وزیر اقتصاد که سمت ریاست بانک مرکزی را در پیشینه خود دارد، ناکارآمدی بورس را توضیح می دهد. لذا باید این روند با تغییر سیاست های دولتی، عدم مداخله در بازار بورس و واگذاری تصمیمات به سهامداران اصلاح شود . هر جا دولت در اقتصاد و قیمت ها مداخله کرده سودآوری و بهرهوری را کاهش داده است. همین فرایند در بورس هم صادق است.
به گزارش اهام ایران، محمود جامساز ، اقتصاددان در اندیشکده اقتصاد و توسعه گفت: نظام مالی کشورها بر دو محور بانک و بازار سرمایه استوار است. در کشورهای توسعه یافته بازار سرمایه نقش اساسی را در تامین سرمایه مورد لزوم موسسات تولیدی و خدماتی ایفا می کند. به عبارت دیگر بازار سرمایه در کانون ساختار مالی آنها قرار دارد اما در کشور ما منبع تامین مالی، بانک ها هستند. گرچه بازار سرمایه از سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرد و تعداد شرکت های بورسی از همان سال از ۱۰ شرکت به ۱۴۲ شرکت در سال ۵۷ رسید اما با وقوع انقلاب اسلامی و مصادره بسیاری از شرکت ها که از بورس خارج شدند، بورس تقریباً متوقف شد.
وی افزود: در زمان جنگ ۸ ساله ایران و عراق با رکود شدیدی که بر بازار مستولی شد، بورس محلی از اعراب نداشت. بعد از جنگ، این بازار دوباره احیا شد اما هنوز به علت کاستی های ساختاری و بنیادین قادر نبود که در راستای وظایف خود عملکرد خوبی را ارائه دهد. لذا بنگاه ها و مؤسسات تولیدی در تامین مالی و سرمایه گذاری به بانک ها متکی بودند نه بازار سرمایه.
نقش بازار سرمایه چیست؟
جامساز درخصوص نقش بازار سرمایه گفت: بورس اوراق بهادار یا بازار سرمایه اصولاً به بازارهای مالی اطلاق می شود که در آن خرید و فروش اوراق قرضه یا اوراق بهادار با سر رسید بیش از یک سال و دارایی های بدون سر رسید خرید و فروش می شوند. بازار سرمایه از نظر عرضه اوراق بهادار به بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می شود. بازار سرمایه پس اندازکنندگان و سرمایهگذاران را به یکدیگر متصل می کند تا در نتیجه پس اندازها تبدیل به سرمایه گذاری می شوند و اسباب رشد اقتصادی فراهم می گردد. از سوی دیگر دولت ها به منظور تامین هزینه های خود یعنی کسری بودجه اقدام به انتشار اوراق بدهی می کنند و بخشی از نقدینگی در بازار را جذب می نمایند.
این اقتصاددان با بیان اینکه بازار سرمایه به دو بخش تقسیم می شود، گفت: یکم، بازار سهام که نیاز مالی سرمایه پذیران توسط سرمایه گذاران را برطرف می کند. دوم، بازار اوراق بدهی یا اوراق قرضه که منبع مهمی در راستای تامین کسری های بودجه دولتی است. پس اندازکنندگان و بنگاههای اقتصادی در این بازار برای بلند مدت با یکدیگر معامله میکنند. به این صورت که پس اندازکنندگان به خرید ابزار مالی یا اوراق بهادار بلندمدت رایج در بازار سرمایه یعنی اوراق بدهی، اوراق سهام و اوراق مشتقه، با هدف کسب سود بیشتر و سرمایه گذاری مالی اقدام می کنند. بنگاه های اقتصادی هم با هدف تامین مالی، اوراق بهادار مورد تقاضای خود را در این بازار به منظور عرضه منتشر و به پس اندازکنندگان می فروشند.
وی افزود: اوراق بهادار به هر نوع مدرکی اشاره دارد که حقوق مالی قابل انتقال را برای صاحب خود ایجاد می کند. به عبارت دیگر مالکیت اوراق بهادار به منزله دارا بودن حقوق مرتبط با آن اوراق یا با آن سهم است که قابلیت واگذاری به دیگری را دارد. از عمدهترین این اوراق بهادار، سهام عادی است که در بورس اوراق بهادار عرضه و معامله می شود. ارزش اسمی این سهام در کشور ما صرف نظر از اینکه توسط چه نهادی منتشر شود، ۱۰۰ تومان است اما ارزش بازاری آن قیمتی است که سهام در بازار اوراق بهادار معامله می شود.
جامساز ادامه داد: تعداد سهام عادی هر نهاد هم از طریق تقسیم سرمایه آن شرکت بر ارزش اسمی هر سهم حاصل می شود. سهامداران به نسبت تعداد سهام خود مالک شرکت محسوب می شوند. مسئولیت آنها هم در قبال تعهدات شرکت به تعداد سهامی است که در اختیار دارند. یعنی آنها تا حد سقف ارزش سهام خود در برابر بدهی های شرکت پاسخگو هستند.
وی با بیان اینکه از دیگر انواع سهام می توانیم به سهام ممتازه اشاره کنیم، گفت: بدین ترتیب که برعکس سهام عادی به صاحبان آنها سود ثابت تعلق می گیرد و چنانچه در مجمع تصمیم به تقسیم سود گرفته شود، اول به سهام ممتازه تعلق می گیرد. حق تقدم سهام هم سهامی است که به سهامداران یک شرکت در زمان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی آنها تعلق میگیرد. شرکت ها از طریق صدور حق تقدم، سهام را به سهامداران فعلی شرکت در کمتر از قیمت روز می فروشند تا هم فعالیت خود را توسعه دهند و هم امکان گسترش مالکیت را به سهامداران فعلی از طریق افزایش سهم آنها در شرکت فراهم کنند.
جامساز گفت: از انواع دیگر اوراق بهادار همانطور که ذکر کردم اوراق قرضه یا بدهی است که دولت ها به منظور تامین نیاز خود با سود ثابت یا شناور منتشر می کنند. این اوراق ریسک سرمایه گذاری را برای خریدار کاهش می دهد.
چون طرفشان دولت است و قاعدتا باید باعث ایمنی پورتفوی سرمایهگذاری در بازار سرمایه شود. نوع دیگر از این اوراق هم اوراق خزانه اسلامی، به نام مخفف اخزا است که نوعی اوراق خزانه اسلامی است که دولت ها برای تصفیه بدهی خود به طلبکاران به ویژه پیمانکاران پروژه های دولتی واگذار می کنند. اوراق بهادار سهام و اوراق بدهی یا قرضه به دلیل ریسک بازده و تعهدات متفاوت برای سرمایه گذاران از یکدیگر متمایز هستند.
بازار سرمایه در ایران با بحران خروج سرمایه روبه رو است
این اقتصاددان با بیان اینکه بورس اوراق بهادار در کشورهای پیشرفته علیرغم تاثیرپذیری بازده سهام از ریسک های اقتصادی مالی و سیاسی به گونه ای است که چنانچه سرمایهگذار با نگاه بلندمدت وارد این بازار شود از دیگر بازارها به نظر مطمئن تر است، گفت: اما این بازار در کشور ما علاوه بر ریسک های فوق تحت تاثیر رانت و فساد و توزیع اطلاعات نامتقارن و مدیریت نامشروع آلکاپون های بورسی، سرمایه های خرد را نابود می کند. مکررا سرمایه گذاران خرد به اعتبار پروپاگاندای دولت ها به ویژه زمانی که با کسر بودجه روبرو بوده اند وارد این بازار شده اند اما با ترکیدن حباب قیمت ها و فرو ریختن رونق کاذب سهام، بسیار متضرر و مال باخته شده و از هیچ حمایتی از سوی دولت ها نیز برخوردار نشده اند.
وی افزود: در حال حاضر نیز بازار سرمایه با بحران خروج سرمایه روبروست، زیرا با وزش هر نسیم یا باد مخالفی چه اقتصادی و چه سیاسی واکنش نشان داده و باعث تنازل شاخص کل می شود اما در این میان آلکاپون های بورسی و کارگزاران وابسته به سودهای نجومی دست می یابند. این هشداری است به سپرده گذاران که به منظور جبران کاهش پول خود، سپرده های خویش را به بازار سرمایه فاقد شفافیت منتقل نکنند. متقاضیان اوراق بدهی نیز در اقتصاد تورمی ایران با توجه به روند افزایشی نرخ تورم و پیش گرفتن آن از نرخ سود اوراق دچار زیان می شوند. لذا باید با اطلاع و پیش بینی مقرون به واقعیت و با مشورت کارشناسان آگاه اقدام به خرید این اوراق و ورود به بازار سهام نمایند.
جامساز گفت: متاسفانه اغلب سهامداران خرد که به جهت کسب سود بیشتر از نرخ تورم یا به بیانی دیگر جلوگیری از زیان ناشی از کاهش ارزش پول به این بازار ورود می کنند هیچ آگاهی و دانشى نسبت به سازو کار بورس ندارند و لذا از قدرت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال که بورس بازان را در خرید و فروش به موقع سهام یاری کرده و سود آوری آنان را بالا می برد، بی بهره اند و بسیاری از آنان سرمایه های خود را از دست می دهند.
مزایای بازارهای سرمایه کارا در کشورهای توسعه یافته
این اقتصاددان گفت: از بازار های سرمایه در کشورهای توسعه یافته نظیر بورس های کشورهای آمریکا و اروپا و ژاپن به نام بورس های کارا نامبرده می شود و از مزایای بسیاری برخوردارند که به اختصار به آنها می پردازم.
- این بازار ها محل فرود پس اندازها برای تامین سرمایه گذاری های بلند مدت است.
- تقویت و افزایش رشد اقتصادی: تامین سرمایه شرکت هاى تولید کالا و خدمات باعث افزایش تولید، اشتغال، درآمد ملی و رشد اقتصادی می شود.
- قیمت ها بر اساس عملکرد بازار سرمایه بر مبنای مکانیسم عرضه و تقاضا تنظیم می شوند.
- کاهش هزینه معاملات: بازار سرمایه هزینه معاملات را کاهش می دهد و دسترسی به بازار را آسان می سازد و اسباب تسهیل خرید و فروش اوراق را فراهم می کند.
- سرعت نقد شوندگی سهام: بازار سرمایه امکان تبدیل سهام به پول نقد را در هر زمان برای دارندگان سهام فراهم می کند.
- تسهیل تسویه معاملات: در بازار سرمایه امکان تسویه سریع معاملات فراهم می گردد.
- شفافیت اطلاعات: در یک بازار سرمایه کارا، شفاف سازی اطلاعات افزایش می یابد.
یکی از آفت های بازار سهام، توزیع اطلاعات نادرست و یا عدم تقارن اطلاعات است که مسبب بر باد رفتن سرمایه های خرد می شود. این نقیصه بزرگ در بازار سهام ایران متاسفانه توسط مافیاهای بورسی محاط در مثلث ثروت، قدرت و اطلاعات با هدف چپاول سرمایه های سهامداران وجود دارد و بر شفاف سازی اطلاعات که در کشور های توسعه یافته از مزیت های بازار سرمایه به شمار می رود خط بطلان می کشد.
- برتری بازده سهام نسبت به سود سپرده ها: مزیت دیگر بازار سرمایه بالاتر بودن بازده سهام از سود پس اندازها در بانک ها است. لذا این امکان برای سرمایه گذاران فراهم می شود تا با ورود به بازار سرمایه سود بیشتری را نصیب خود کنند.
- تحریک انگیزه سرمایه گذاری در سرمایه گذاران: رشد بازار سهام، انگیزه سرمایه گذاری را در افراد تحریک کرده و پس اندازها را به سمت خود جذب و به سوی تولید هدایت می کند. بازار سهام کارا، اقتصاد کشور را متحول می کند. یکی از تفاوت های کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، بی گمان در وجود بازارهای مالى یکپارچه و عمیق آنان است. در یک بازار کارا تخصیص منابع بهینه شده و از اتلاف منابع جلوگیری می شود.
منبع؛ رکنا