بانک مرکزی استرالیا در گزارشی با بررسی تورم فشار هزینه عنوان کرد که این تورم عمدتا با افزایش قیمت نهادههای تولید و کاهش ظرفیت بالقوه تولید (عرضهی کل) موجب تورم میشود. همچنین افزایش نرخ ارز از دو مجرای افزایش قیمت نهادههای تولید و کالاهای تولید شده و افزایش تقاضای کل تورم فشار هزینه ایجاد میکند. گفتنی است افزایش نرخ ارز بیشتر بر کالاهای قابل مبادله تاثیر میگذارد و تاثیر کمتری بر کالاهای غیر قابل مبادلهای دارد.
به گزارش اهام ایران، بانک مرکزی استرالیا با انتشار مطلبی در خصوص انواع تورم شامل تورم جاذبه تقاضا، تورم فشار هزینه و انتظارات تورمی به بحث و بررسی حول این سه نوع تورم پرداخته است. در این گزارش تورم فشارهزینه و نقش افزایش نرخ ارز در تداوم این نوع تورم بررسی شده است.
تورم فشار هزینه زمانی رخ میدهد که عرضه کل کالاها و خدمات قابل تولید در اقتصاد (عرضه کل) کاهش یابد. کاهش عرضه کل اغلب ناشی از افزایش هزینه تولید است؛ اگر عرضه کل کاهش یابد اما تقاضای کل بدون تغییر باقی بماند، فشار افزایشی بر قیمتها و تورم وارد میشود؛ به عبارت دیگر، تورم به سمت بالا حرکت میکند.
افزایش قیمت نهادههای داخلی یا وارداتی (مانند نفت یا مواد اولیه) هزینههای تولید را افزایش میدهد. از آنجا که شرکتها با هزینههای بالاتر تولید هر واحد محصول مواجه هستند، تمایل دارند سطح تولید را کاهش دهند و قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش دهند. این امر میتواند با افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات، اثرات زنجیرهای ایجاد کند؛ به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت که یک نهاده اصلی در بسیاری از بخشهای اقتصاد است، در ابتدا منجر به افزایش قیمت بنزین میشود؛ با این حال، افزایش قیمت بنزین همچنین حمل و نقل کالاها از یک مکان به مکان دیگر را گرانتر میکند که به نوبه خود منجر به افزایش قیمت کالاهایی مانند مواد غذایی میشود.
تورم فشار هزینه همچنین میتواند ناشی از اختلال در عرضه در صنایع خاص (به عنوان مثال، به دلیل شرایط آب و هوایی غیرعادی یا بلایای طبیعی) باشد. به طور مقطعی، طوفانها و سیلهای بزرگ بخش زیادی از محصولات کشاورزی را تخریب میکنند و منجر به افزایش قابل توجه قیمت مواد غذایی فرآوری شده و همچنین غذاهای آماده و رستورانی شده و دورههای موقت تورم بالاتر را به همراه دارند.
تورم وارداتی و نرخ ارز
تغییرات نرخ ارز نیز میتواند بر قیمتها تأثیر گذاشته و نتایج تورمی را تحت تأثیر قرار دهد. کاهش ارزش ارز داخلی (یعنی افزایش نرخ ارز) به دو طریق تورم را افزایش میدهد. اولاً، قیمت کالاها و خدمات تولید شده در خارج از کشور نسبت به کالاهای تولید شده داخلی افزایش مییابد. در نتیجه، مصرفکنندگان برای خرید همان محصولات وارداتی هزینه بیشتری پرداخت میکنند و شرکتهایی که در فرآیند تولید خود به مواد اولیه وارداتی متکی هستند، برای خرید این ورودیها هزینه بیشتری میپردازند. افزایش قیمت کالاها و خدمات وارداتی مستقیماً از طریق کانال فشار هزینه تورم را افزایش میدهد.
دومین اثر افزایش نرخ ارز، تحریک تقاضای کل اقتصاد است. با افزایش نرخ ارز، صادرات برای خریداران خارجی نسبتاً ارزانتر میشود، که منجر به افزایش تقاضا برای صادرات و افزایش تقاضای کل میشود. در عین حال، مصرفکنندگان و شرکتهای داخلی، واردات نسبتا گرانتر را کاهش میدهند و خریدهای خود را به سمت کالاها و خدمات تولید داخلی تغییر میدهند که دوباره منجر به افزایش تقاضای کل میشود. این افزایش تقاضای کل بر ظرفیت تولید داخلی فشار وارد میکند و دامنه افزایش قیمتها توسط شرکتهای داخلی را افزایش میدهد. این افزایش قیمتها به طور غیرمستقیم از طریق کانال تقاضا، تورم را افزایش میدهد.
در پایان باید اشاره کرد که نرخ ارز تأثیر بیشتری بر تورم از طریق تأثیر بر قیمت کالاها و خدماتی دارد که قابل مبادله هستند؛ در حالی که کالاهای غیرقابل مبادله از افزایش نرخ ارز و تورم پس از آن کمتر آسیب خواهند دید.
منبع؛ اقتصاد