رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه ناترازی هم دولت و هم بازرگان را به زیان میکشاند،گفت:دولت سالانه ۳۵میلیارد دلار به بخش برق تخصیص، و به ازای آن، حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان بابت مابهالتفاوت سوخت برای این بخش در بودجه سنواتی پرداخت میکند.
به گزارش اهام ایران، حمید پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در نشست هیئت نمایندگان اتاق ایران گفت: در هر مجلسی که بهعنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه حضور مییابم، نگاهها به سمت تخصیص بودجه و درخواستها برای افزایش پرداختها است. اما باید بگویم که این بخش از کار من چندان لذتبخش نیست؛ آنچه اهمیت دارد، برنامهریزی است و باید دانست که برنامه بر بودجه مقدم است. هیچ برنامهای نیز در کشور پیش نخواهد رفت، مگر آنکه فعالان اقتصادی در آن نقشی ایفا کنند و با آن همراه شوند.
پیام تمدن ایرانی، و پس از آن تمدن ایرانی-اسلامی، توسط بازرگانان ما به دورترین نقاط دنیا، از چین تا شبهجزیره جنوب شرقی آسیا مانند مالزی و اندونزی، رسیده است. نه تنها بازرگانان ایرانی، بلکه بازرگانان و سرمایهگذاران خارجی که به ایران سفر میکنند، باید احساس آرامش و آشنایی کنند؛ آنان باید در کشور ما همچون در خانه خود احساس امنیت کنند. ما وظیفه داریم که از سرمایهگذاران و گردشگرانی که وارد کشور میشوند، حمایت کنیم تا آنها نیز به نیکویی نام کشور ما را به گوش جهانیان برسانند.
نیکنامی و اعتبار یک ملت از طریق بازاریان و رسولان آن پدید میآید؛ بازرگانان، گردشگران و سرمایهگذاران که به این سرزمین میآیند، نماینده نام و اعتبار کشور ما در جهاناند. نقش بازرگانان و فعالان اقتصادی تنها از سال ۱۳۰۰ و با تشکیل اتاق بازرگانی شکل نگرفته است؛ این نقش به دوران ناصرالدینشاه و توسط امینالضرب نیز محدود نمیشود، بلکه ریشههای آن در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، به اندازه تمدن کهن ایران، هزاران سال قدمت دارد. از این رو، این قشر همواره باید مورد احترام باشند، چرا که نان و معاش ما وابسته به دسترنج آنان است. اما امروز، هم بازرگانان و هم دولت در مقطعی قرار گرفتهاند که از دو سو تحت فشارند و باید با تدبیر و حمایت، این شرایط را مدیریت کنیم.
ناترازی؛ بازی دو سرباخت برای دولت و فعالان اقتصادی
تحریمهای ظالمانه و چالشهایی که دوستان با عنوان “ناترازیها” از آنها یاد کردند، متأسفانه هر دو طرف، هم دولت و هم بازرگان را به زیان میکشاند. یکی از این چالشها ناترازی در حوزه برق است. دولت سالانه ۳۵ میلیارد دلار به بخش برق تخصیص میدهد و به ازای آن، حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان بابت مابهالتفاوت سوخت برای این بخش در بودجه سنواتی پرداخت میکند. این ارقام چشمگیر در حالی است که وقتی نیاز به تأمین برق داریم، تولید به شدت آسیب میبیند، زیرا امکان قطع برق مردم وجود ندارد و این امر به بهای آسیب دیدن تولید، که در شرایط سختی قرار دارد، تمام میشود. به همین دلیل، دولت از یک سو این میزان منابع را هزینه میکند و از سوی دیگر، تولیدکننده نیز که باید به رشد اقتصادی کشور کمک کند، دچار ضرر میشود. این یعنی “دو سرباخت”.
امکان وصول درآمدهای عظیم ارزی تنها با صرفه جویی ۱۰ درصدی در مصرف گاز
در مورد گاز نیز وقتی با کمبود مواجه میشویم، دوباره تولیدکننده است که آسیب میبیند و گازش قطع میشود. ایران سالانه ۲۳۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید میکند که تنها ۵ میلیارد مترمکعب از آن را صادر میکند، یعنی حدود ۵ درصد یا حتی کمتر. مابقی این حجم گاز در داخل کشور مصرف میشود. گاز مصرفی ایران با جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر و اقتصادی نسبتاً کوچک، با مصرف گاز چین، با آن جمعیت عظیم و رشد اقتصادی، برابر است. همچنین مصرف گاز ایران معادل ۵۰ کشور اروپایی است. با این حال، همین ۵ درصد صادرات گاز، درآمدی دو برابر کل گاز مصرفی کشور به همراه دارد. اگر بتوانیم تنها ۱۰ درصد از این گاز را صرفهجویی کنیم، چه منابع ارزی عظیمی برای کشور بهدست میآوریم و چه ثباتی ایجاد میشود.
در این میان، هم دولت و هم فعالان اقتصادی دچار زیان میشوند. ناترازی دیگر، ناترازی نظام پولی و مالی کشور است. از یک سو دولت به دلیل تورم و کسری بودجه، با افزایش بار مالی مواجه است و از سوی دیگر، تولیدکنندگان با تنگنای نقدینگی دستوپنجه نرم میکنند، چنانکه جناب آقای زارعپور نیز به چالشهای موجود اشاره کردند. در این شرایط، دولت بازنده است و تولیدکننده نیز بازنده.
این چالشها از سوی سازمان برنامه و بودجه به رسمیت شناخته میشوند و انکارناپذیرند، اما باید راهکاری بیابیم. هیچ راهی نداریم جز آنکه تولیدکننده و سازمان برنامه و بودجه صدای مشترکی داشته باشند و در راستای یک هدف گام بردارند.
منبع؛ تسنیم