بودجه پرسروصدای سال ۱۴۰۳ با «اما» و «اگر»های بسیاری به تصویب رسید. نگاهی به کلیات بودجه مصوب نشان میدهد که این بودجه فاقد سه فاکتور «خلاقیت»، «مولدسازی» و «مقرونبهصرفه بودن» است . تمامی بحثهایی که در مجلس بر سر موضوع بودجه سال ۱۴۰۳ درگرفته بود، نه برای توسعه اقتصادی کشور بود و نه برای جامهای بود که باید بر قامت این اقتصاد کشور دوخته شود.
به گزارش اهام ایران، نمونه بارز آن همین بودجه صداوسیما بود که در روز آخر به بحث گذاشته شد. بنا بر تصویب مجلس قرار است از منابع عمومی دولت مبلغ ۲۴هزار میلیارد تومان به صداوسیما پرداخت شود؛ یعنی تقریبا یک درصد از منابع عمومی دولت صرف هزینههای صداوسیمایی میشود که میتوان گفت نه تنها نقش خاصی در امر خلاقیت، مولدسازی و توسعه کشور ندارد بلکه درچهارچوب بودجهریزی کشور هم مقرونبهصرفه نیست؛ دلایل آن را هم آقای داود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، گفتهاند. فقط یک قلم که رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور درباره بار مالی اضافی که مجلس روی دوش دولت گذاشته – معادل ۲۹۰هزار میلیارد تومان – نشان میدهد که اجرای بودجه سال آینده با چه مشکلاتی مواجه خواهد بود.
واقعیتهای دیگر بودجه نشان میدهد دولت در سال آینده با چالشهای بسیاری روبهروست. یک مورد آن تحقق درآمدهای بودجهای است. بنا بر گزارش لایحه، حدود ۴۰درصد از درآمدهای دولت قرار است از طریق مالیات تامین شود. این میزان در سال جاری معادل ۳۵درصد بوده است. به احتمال خیلی زیاد افزایش درآمدهای مالیاتی در سال آینده به تحقق ۹۸درصدی درآمدهای مالیاتی امسال – ۸ماهه – برمیگردد؛ اما بالا بردن درآمدهای مالیاتی بدون افزایش رشد اقتصادی و کاهش نرخ تورم میتواند منجر به اعتراضات اجتماعی و کاهش فعالیتهای اقتصادی شود. نتیجه این اتفاق چه خواهد شد؟ خود دولتمردان و برنامهریزان بهتر میدانند. اما بهتر است در اینجا خاطرهای از آلن گرین اسپن، رئیس کل اسبق فدرال رزرو آمریکا، ذکر کنم. آلن گرین اسپن که در واقع مشهورترین رئیس کل فدرال رزرو است در کتاب خاطرات خود نکته نغزی را مینویسد.
او میگوید: «بخش عمدهای از فعالیت اقتصادی هر کشوری به موضوع روانی فعالان اقتصادی آن کشور برمیگردد. فعالیتهای اقتصادی از دو عامل مهم فرهنگ و دانش ناشی میشود.» به عبارت دیگر اقتصاد صرفا عدد و رقم و فرمولهای مدلسازی نیست. اگر رکودی رخ میدهد، علت عمده آن روانی است و اگر رونقی هم رخ میدهد هکذا. اینکه از همین حالا گفته میشود که دولت قصد دارد حتی از تراکنشهای غیرتجاری کارتها مالیات برداشت کند، آن هم در کشوری که نرخ رشد اقتصادی پایین و نرخ تورم بالایی دارد، به نوعی بازی کردن با روان مردم است – هر چند که نهادها سعی کردند که این موضوع را تصحیح کنند – اما همین بحث بدون شک باعث میشود که بخشی از فعالیتهای اقتصادی در تراکنشهای بانکی ثبت نشود – این یعنی فرار مالیاتی!
مورد دیگر در بودجه، وجود موسسات و نهادهایی است که طبق سنت، بودجه به آنها تعلق میگیرد. متاسفانه بخش دوم بودجه که شامل ردیفها و جداول این موسسات و شرکتهاست در سایت سازمان برنامه و بودجه بارگذاری نشد تا به بررسی جداول بودجهای این موسسات که نه فقط هیچ نقشی در مولدسازی کشور ندارند بلکه بار اضافی هم روی بودجه هستند، بپردازیم. نمونههای زیادی در این خصوص وجود دارد. فقط یک مورد جهت یادآوری بگویم. در زمان دولت احمدینژاد، نهادی تحت عنوان موسسه حمید مولانا در کشور به ثبت رسید. این نهاد چندین سال پیاپی بودجهای معادل ۳۰۰میلیون تومان – به قیمت دهه ۱۳۸۰ – از بودجه کشور دریافت میکرد. حال این موسسه چه شد و خود حمید مولانا کجاست؟ بهتر است خود سازمان برنامه و بودجه در این مورد نظر بدهد.
اما نکته آخر. همواره در بودجهنویسی کشور، یک موضوع مهم مغفول بود و هست و آن آمایش سرزمین است. نکتهای که هر وقت از مسوولان پرسیده میشد با اینکه خودشان اذعان به اهمیت آن داشتند، اما به برنامههای توسعهای ارجاع میدادند. در حالی که لازمه آن، در بودجه نویسی کشور است. واقعیت آنکه یک حکمرانی اقتصادی خوب نگاه ویژهای به «آمایش سرزمین» دارد و این نگاه را باید در بودجهنویسی کشور لحاظ کرد. آیا این مهم در بودجه سال ۱۴۰۳ رخ داده است؟