یک تحلیلگر مسائل اقتصادی میگوید: «مساله ضدیت با توسعه که در میان بخشی از اصولگرایان وجود دارد میتواند باعث ایجاد انگیزه باشد به شرط آنکه مردم و یا جامعهای که در انتخابات مشارکت نمیکنند یا با انتخابات قهر کردهاند احساس کنند که میتوانند تاثیرگذار باشند یا روند را تغییر بدهند، که به نظر نمیرسد جامعه این باور را اکنون داشته باشد.»
به گزارش اهام ایران، انتخاباتی که باید خرداد سال ۱۴۰۴ برگزار میشد، حالا باید پس از شهادت سید ابراهیم رئیسی و همراهان در سانحه سقوط بالگرد به فوریت و در یک ماه آینده برگزار شود و به این ترتیب پس از وقایع سال ۱۳۶۰ و جا به جا شدن زمان انتخابات و البته رویدادهای سال ۱۳۶۸، بار دیگر زمان انتخابات دستخوش تغییر شده است.
هر چند ایران در ۴ دهه اخیر با این تغییرات بیگانه نبوده است، اما آیا اقتصاد کشور توان تحمل این همه نا به سامانی سیاسی را دارد؟ موج تحریمها و مذاکراتی که بارها نصفه و نیمه رها شده و بحرانهای جدی شبکه بانکی کشور حالا در همراهی با وقایع خارج از کنترل سیاسی شاید بحرانی برای اقتصاد شوند.
در این میان، اما بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقد هستند که برای تضمین ثبات سیاسی و اقتصادی مشارکت بالای شهروندان دارای اهمیت خاصی است.
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره روند چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران و آن چه در ادامه تصور میشود، اما به اقتصاد ۲۴ میگوید: «پیش بینی آن چه برای اقتصاد ایران ممکن است رخ بدهد بسیار بستگی دارد به اینکه اول چه کسانی قرار است به عنوان نامزد در این انتخابات حاضر شوند و دوم نیز اینکه برخورد شورای نگهبان چطور خواهد بود. اینکه آیا شورای نگهبان با همان تنگ نظری که در ۱۴۰۰ برخورد کرد، باز با روند تایید صلاحیت نامزدها برخورد میکند و یا اینکه در سال ۱۴۰۳ دست باز را میگیرد و با فرض اینکه شورای نگهبان با دست باز برخورد کند و به سلایق دیگر نیز اجازه مشارکت و ورود به عرصه انتخابات بدهد، آیا این باعث میشود که بخش معروف به بخش خاکستری در جامعه که اتفاقا بسیار تاثیرگذار است و تقریبا اکثریت هستند، در انتخابات مشارکت کنند و شرایط برای نامزدهای حداقلی مورد نظر آنان به گونه ای تعدیل خواهد شد که باعث مشارکت آنها شود.»
این استاد دانشگاه در ادامه میافزاید: «تصور من این است که شرایط آنگونه نخواهد بود و به نظر نمیرسد شورای نگهبان راه جدیدی را انتخاب کند و از طرف دیگر با این شرایط که فعلا دیده میشود حتی اگر که نامزدهای رقیب اصولگریان، یعنی اعتدالیون و یا اصلاح طلبان اجازه نامزدی پیدا کنند و وارد نیز شوند باز از سوی شورای نگهبان، تاکنون شهود و یا شواهدی دال بر اینکه اکثریت مشارکت کنند یا خیر مشاهده نشده و به نظر من اکنون آن اکثریت یا قشر خاکستری همچنان مشارکت نمیکنند و اگر مشارکت نکنند نیز حتما باز یک فرد از جناح اصولگرا است که پیروز رقابت خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به جهت گیریهای سیاسی در میان طیف موسوم به اصولگرا به اقتصاد ۲۴ میگوید: «با توجه به شرایط اصولگرایان و تیم بندیهایی که از آنان در انتخابات اخیر مجلس دیده شد، گروههای تندرو و معتدل آنان کاملا مشخص شدهاند و اکنون اگر گروههای موسوم به تندروهای اصولگرایان در انتخابات آتی پیروز شوند، متاسفانه باید بگویم که شرایط اقتصادی بدتر از قبل نیز خواهد شد. کما اینکه دیدگاه این گروه همچنان همان است که به تضاد و مخالفت با آمریکا ادامه بدهند.»
بن بست مذاکرات در بند دولت تازه
مرتضی افقه در ادامه نیز با اشاره به مساله سیاست خارجی در دولتها و تاثیرات آن بر کشور خاطرنشان میکند: «هر چند در این میان دیده شد که در دولت رئیسی، با شواهدی اعلام شد که دولت سیزدهم در حال مذاکره با آمریکا است، اما اگر همین تفکر حاکم شود، و چه از روی ناچاری و چه از روی اختیار، بخواهد این مذاکره را ادامه بدهد، میتواند یک گره از یک بن بست را باز کند. اما اگر بین این اصولگرایان گروههای تندرویی که اکنون مرتب در حال تبلیغات هستند، انتخاب شوند، عملا همین مذاکراتی که دولت رئیسی شروع کرده، احتمالا ناکام میماند و در مقابل یک دولت تندروی ضد مذاکره با آمریکا به قدرت میرسد و از طرف دیگر نیز با احتمال انتخاب شدن ترامپ، این تضاد ممکن است شرایط را بسیار بدتر کند.»
وی در ادامه نیز با اشاره به وجود نوعی از تفکر ضدیت با توسعه در میان بخشی از اصولگرایان که آثار و تبعات خود را در اقتصاد نشان داده است، میگوید: «مساله ضدیت با توسعه که در میان بخشی از اصولگرایان وجود دارد میتواند باعث ایجاد انگیزه باشد به شرط آنکه مردم و یا جامعه ای که در انتخابات مشارکت نمیکنند یا با انتخابات قهر کرده اند احساس کنند که میتوانند تاثیرگذار باشند یا روند را تغییر بدهند، که به نظر نمیرسد جامعه این باور را اکنون داشته باشد.»
مشارکت نیازمند باور عمومی است
این اقتصاددان در ادامه با اشاره به عملکرد روسای جمهور در ایران به اقتصاد ۲۴ میگوید: «در دوره خاتمی و روحانی که اتفاقا خواستگاه و پایگاه آنان از جناحهای رقیب بود، برداشتها این بوده که رئیس جمهور در روابط خارجی خیلی تاثیرگذار نیست، بنابراین، چون اقتصاد کشور بسیار متاثر از روابط خارجی است، حتی اگر رئیس جمهوری نیز با تفکر دیگری غیر اصولگرایان انتخاب شود باز خیلی تاثیرگذار نمیشود. این تحلیل نیز از تنشها و بحرانهای پیش آمده در دورههای خاتمی و روحانی است که نشات میگیرد.»
وی تصریح میکند: «اگر این برداشت همچنان پابرجا باشد که رئیس جمهور چه از جناح اصولگرا و یا توسعه گرا و یا اصلاح طلب باشد، در مواردی همچون سیاست خارجه تفاوتی ایجاد نمیکند، باز هم مشارکت چندان افزایش نخواهد یافت؛ مگر اینکه اتفاق رخ داده در دوره نخست روحانی در سال ۱۳۹۲ که به یکباره تحولی عجیب در بینش و نگرش جوانان شکل گرفت و به صورت انبوه تصمیم به رای دادن و حضور در انتخابات گرفتند، رخ بدهد.»
تاثیر انتخاباتهای ایران و آمریکا بر یکدیگر
مرتضی افقه در ادامه نیز با اشاره به مساله انتخابات ایران و آنچه در انتخابات آمریکا رخ میدهد و امکان تاثیرگذاری انتخاب اعتدالیون در ایران بر سکاندار واشنگتن میگوید: «احتمالا انتخابات ایران تا اندازه ای محدود بر انتخابات آمریکا تاثیر بگذارد، اما بخش قابل توجهی از انتخابات آمریکا مربوط به دو مساله اقتصاد داخلی و سیاست خارجی این کشور دارد. اکنون نیز شواهد نشان میدهد که از موضع بایدن در جنگ غزه نارضایتی بالاست و بنابراین انتخابات در ایران و اینکه چه کسی و تفکری انتخاب شود، لزوما چندان تاثیری نخواهد داشت؛ مگر تحول دیگری رخ بدهد.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی میافزاید: «آنچه شواهد نشان میدهد این است که دولت بایدن از جنبه سیاست خارجی و موضعی که در جنگ غزه دارد، نارضایتی را افزایش داده و همین نیز محبوبیت او را کاهش داده است؛ بنابراین انتخابات ایران میتواند از جنبه ای تاثیرگذار باشد، اما اینکه در ذهن آمریکایی، اصلاح نسبی رابطه با ایران، چنان تاثیر مثبتی بگذارد، باید دید تاثیر بسیار منفی جنگ غزه بر محبوبیت بایدن آیا حریف بهبود نسبی رابطه با ایران زیر سایه یک اعتدال گرا میشود؟»